راستش من زیاد از جاستین بیبر خوشم نمیاد...فقط بخاطر فرگل جووووووونم حاضر شدم اینو بذارم...فرگلیم از هر چیزی برام مهم تره...تقدیم به تو فرگلییییییی گللللللللللللمممممم

هیشکی بهمون سر نمیزنه        آخه چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟

تورو خداااااااااااااااااااااااا  نظرااااااااات سازنده بدین..........

سلااام..من و آداک عاشق این شعریم...

پس براتون میذارمش شاید شما هم خوشتون بیاد

تنها نگاه بود و تبسم میان ما                   

تنها نگاه بود و تبسم

اما نه...

گاهی که از تب هیجانها

بی تاب می شدیم

گاهی که قلب هایمان می کوفت سنگین

گاهی که سینه هایمان

چون کوره می گداخت

دست تو بود ودست من

این دوستان پاک

کز شوق سر به دامن هم می گذاشتند

وز این پل بزرگ پیوند دست ها

دلهای ما به خلوت هم راه داشتند

یک بار نیز

یادت اگر باشد

وقتی تو راهی سفر بودی

یک لحظه وای تنها یک لحظه

سر روی شانه های هم آوردیم

با هم گریستیم

تنها نگاه بود و تبسم میان ما

ما پاک زیستیم

پاک پاک

از فریدون مشیری